
امام هادی(ع) ۳۳ سال، از ۲۲۰ تا ۲۵۴ قمری، امامت شیعیان را بر عهده داشت.
امام دهم شیعیان، ۷ سال از امامت خود را در دوره خلافت معتصم عباسی سپری کرد.
بنابر گزارشهای تاریخی، در مقایسه با دوران امام جواد، در زمان امام هادی، سختگیریهای کمتری به شیعیان روا میداشت و مدارای بیشتری با علویان داشته است؛ این تغییر رویکرد، ناشی از بهبودی اوضاع اقتصادی و کاهش قیامها از سوی علویان دانسته شده است.
همچنین حدود ۵ سال از دوران امامت امام دهم، با خلافت واثق، ۱۶ سال با خلافت متوکل، ۶ ماه با خلافت مستنصر، ۴ سال با خلافت مستعین و ۲ سال با خلافت معتز همزمان بوده است.
مطلب اول با عنوان «نوع مواجهه امام هادی(ع) با عیاشیهای دستگاه خلافت عباسی» میباشد.
مطلب دوم با عنوان «اصول انسانشناسی دین در زیارت جامعه کبیره امام هادی(ع) نهفته است».
مطلب سوم به جایگاه علمی این امام شیعه با عنوان «غیرشیعیان درباره مقام علمی امام نقی(ع) چه میگویند؟» میپردازد.
یکی از مهمترین تحولات برجسته در دوره امامت امام دهم شیعه ایجاد سازمان وکالت بوده است. شبکه وکالت، فعالترین و فراگیرترین شبکه هدایت و راهبری شیعه از نیمه دوم دوران حضور امامان معصوم(ع) تا پایان دوره غیبت صغری است.
این نهاد مذهبی، سیاسی، اجتماعی در عصر غیبت کبری نیز به رهبری فقهای عظام به عنوان نائبان عام امام زمان(عج) امتداد یافت و مدیریت و رهبری سازمان یافته ونظام مند پیروان مکتب شیعه را برعهده داشت و پاسخگویی به نیازهای مذهبی و نیز انسجام درونی آنان را استمرار بخشید.
اکنون به ابعاد و اجزاء این سازمان در آن دوره پرداخته و این مساله مهم سیاسی و اجتماعی شیعه را را مورد بررسی قرار میدهیم.
منبع اصلی ما برای تبیین این موضوع کتاب «سازمان وکالت و نقش آن درعصرائمه (ع)» است.
چرایی شکل گیری شبکه وکالت
پس از آنکه پیروان مکتب اهل بیت(ع) به ویژه براثرتلاشهای امام باقر(ع) متشکل شدند و هویت فکری و مکتبی آنان قوام پیدا کرد، این تشکل فکری در عصر امام ششم با تربیت نیروی مؤمن و مکتبی و همچنین گسترش فقه، ساختار مذهبی مستقلی یافت و امام صادق(ع) به عنوان مؤسس فقه جعفری مطرح شدند.
علاوه بر این، اختناق و سختگیری جریان خلافت نسبت به امامان معصوم(ع) و به شهادت رساندن آنان، موجب شد تا ائمه(ع) با درپیش گرفتن راهبرد تقیه به سازماندهی پیروان مکتب اهل بیت(ع) به عنوان یک جریان اصیل اسلامی و ادامهدهنده سنت نبوی بپردازند و شبکه وکالت را برای حفظ اسرار جریان امامت و پیشبرد اهداف مورد نظر شکل دهند.
این عوامل سبب شد تا امام صادق(ع) نهادی را بنیان نهند که نیروسازی امام باقر(ع) را در عرصه عمل و عینیت، تحقق میبخشید.
این نهاد که بعدها با عناوینی چون شبکه وکلاء و نمایندگان امام(ع) نامیده شد، به طور نظاممند و منسجم با شیعیان در اقصی نقاط جهان اسلام ارتباط داشت و همچون یک دولت، اداره مذهبی سیاسی پیروان مکتب اهل بیت(ع) را برعهده گرفت.
این شبکه ارتباطی که اززمان امام صادق(ع) یعنی از نیمه دوم عصر امامت شکل گرفت، به تدریج دارای نظم و هماهنگی بیشتری شد تا جایی که در عصر امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) و به دنبال آن، در دوره غیبت صغری به اوج انسجام خود رسید و اغلب مناطق شیعهنشین را در بر گرفت.
کارکردهای شبکه وکالت
این شبکه اگرچه برای گردآوری وجوه شرعی (خمس، زکات و نذور) شیعیان ایجاد شد اما افزون بر آن، نقش ارشادی در معرفی امامان معصومی داشت که تازه مسئولیت امامت را به عهده میگرفتند.
تحویل نامههای مربوط به سؤالهای شرعی و رفع اختلافات شیعیان، از جمله کارکردهای شبکه وکالت بود.
رتق و فتق امور جامعه شیعیان نیز از جمله اهداف مهم این شبکه به شمار میآمد و حیات سیاسی اجتماعی شیعه را با وجود دشمنیها و کینهتوزیهای فراوان دستگاه خلافت میسر میکرد.

ساختار تشکیلاتی
ساختار شبکه وکالت به این نحو بود که امام معصوم(ع) در جایگاه رهبری سازمان قرار داشته و وکلای برجسته یا سروکیل بر عملکرد وکلای نواحی مختلف نظارت میکردند. هرمنطقه یا ناحیه به تناسب تعداد شیعیان، وکیل داشت و گاه منطقهای به چند ناحیه تقسیم و هرناحیه به طور مجزا دارای یک وکیل بود.
به نوشته کتاب «سازمان وکالت و نقش آن درعصرائمه(ع)»، تعیین جانشین برای وکلای متوفی، نظارت بر عملکرد و تعیین قلمرو فعالیت هر یک از وکلاء، حسابرسی از وکلای فاسد و آگاهکردن شیعیان از وکلای دروغین و تأمین مالی وکلاء، برعهده امام معصوم(ع) به عنوان رهبر سازمان و شبکه وکالت بود.
نحوه ارتباط وکلا با امام(ع)
نمایندگان شبکه وکالت به دو صورت حضوری و مستقیم و نیز مکاتبهای با امام معصوم(ع) ارتباط داشتند.
در دورههایی که امام معصوم(ع) زندانی میشدند یا در حصر به سر میبردند و اختناق زیادی بر شیعه حکمفرما بود، این ارتباط بیشتر به شکل مکاتبهای و غیرمستقیم برقرار میشد.
چنانکه در دوره امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) که درمنطقهای نظامی، محصور و تحتنظر بودند، نمایندگان از طریق نامهنگاری، با امام(ع) در ارتباط بودند و نیازهای شیعیان را به آن حضرت منتقل و دستورات امام(ع) را دریافت میکردند.
در چنین اوضاعی امام(ع)، پیک مخصوصی داشتند که دستورات آن حضرت را به نمایندگان میرساند. به دلیل همین کارکرد ارتباطی منظم و منسجم شبکه وکالت، هر زمان که امام معصوم(ع) در محدودیت و حصر قرار داشت، این شبکه با فعالترشدن، حساسیتها را نسبت به امام(ع) کاهش میداد و خلأ در دسترس نبودن امام(ع) را تاحدی برطرف میکرد؛ چنانکه در دوره امام کاظم(ع)، امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) شاهد حضور فعالتر و گستردهتر شبکه وکالت هستیم.
موسم حج زمانی بود که ائمه(ع) با وکلاء و نمایندگان خود به طور مستقیم دیدار میکردند و به نیازها و سؤالهای شرعی شیعیان پاسخ داده و سفارشهای لازم را به آنان منتقل میکردند.
آثار و ثمرات
با وجود برخی خطرات از ناحیه مدعیان و خائنان، شبکه وکالت تأمینکننده اهداف ائمه(ع) از تشکیل آن بود؛ به همین دلیل در این راه برخی از وکلاء دستگیر، زندانی و شهید شدند. این شبکه، شیعیان را برای مواجهه با عصرغیبت آماده میکرد و نواب اربعه دردوره غیبت صغری، بخشی از همین شبکه وکالت بهشمار میآمدند که با آغاز دوران غیبت کبری، فقهاء به عنوان نایبان عام امام عصر(عج)، عهدهدار سرپرستی جامعه شیعی شدند.
شبکه وکالت در عصر امام هادی(ع)
شبکه وکالت در عصرامام هادی(ع)، گسترش بیشتری پیدا کرد. مکاتبات باقیمانده از امام هادی(ع)، گویای این گسترش و نیز اهتمام امام(ع) نسبت به تقویت و تحکیم موقعیت شبکه وکالت درمیان پیروان مکتب امامت است.
وکلای امام هادی(ع)
در کتابهای رجالی و حدیثی، افراد متعددی به عنوان وکیل و کارگزار امام دهم(ع) معرفی شدهاند که ازجمله آنها میتوان به عثمان بن سعید عمری، ایوب بن نوح، علی بن مهزیار، ابراهیم بن مهزیار، محمدبن فرج، خیران خادم قراطیسی، احمد بن اسحاق، علی بن حسین بن عبد ربه، علی بن جعفر همانی و ابوعلی حسن بن راشد اشاره کرد.
دستورات امام(ع) به وکلاء
درکتابهای حدیثی فرمان نصب یکی از شیعیان از سوی امام هادی(ع) به سمت وکالت و کارگزاری در منطقه بغداد و مدائن نقل شده است.
امام(ع) در این فرمان که خطاب به شیعیان منطقه بغداد صادر شده است، در پی درگذشت علی بن حسین بن عبد ربه، وکیل حضرت در بغداد، ابوعلی بن راشد را به سمت نماینده خود در این منطقه منصوب میکنند. امام(ع) در این نامه مینویسند:
«همانا من ابوعلی بن راشد را به جای علی بن حسین بن عبد ربه و وکلای پیشین (دراین نواحی) منصوب کردم و ابوعلی در همان منزلت و جایگاه و بر همان وظایفی است که علی بن حسین و وکلای پیشین بر آن قرار داشتند. وی را نصب کردم تا حقوق (مالیه) مرا اخذ کند و او را برای این منصب نزد شما برگزیدم و بر دیگران مقدم داشتم، پس حقوق شرعی را به وی تحویل دهید تا او به من برساند تا مشمول رحمت حق شوید و مبادا با وی به مخالفت برخیزید. بر شما باد به سرعت در انجام طاعت الهی و تحلیل اموالتان و حفظ خونهایتان و با یکدیگر در نیکی و تقوا همیاری داشته باشید و تقوا پیشه کنید تا مشمول رحمت حق شوید و همگی به ریسمان الهی چنگ بزنید... و بدانید که اطاعت از وی را همچون اطاعت ازخود واجب میدانم و نافرمانی وی را نیز هم چون نافرمانی نسبت به خود (حرام) می دانم...» ( سازمان وکالت و نقش آن در عصرائمه(ع) ص۵۱۶)
این فرمان به روشنی قلمرو وکالت و اهمیت آن را در ایجاد وحدت و تشکلبخشی به شیعه نشان میدهد.
مصطفی کاظم لو/